بیل شورتن یکی از چهرههای پرنفوذ و برجسته سیاست استرالیا و حزب کارگر بود که پس از سالها فعالیت سیاسی، بهتازگی اعلام کرد از سیاست بازنشسته میشود و در انتخابات آینده شرکت نخواهد کرد. شورتن که از اتحادیههای کارگری وارد سیاست شد، مسیری پرماجرا و تأثیرگذار را در حزب کارگر و صحنه سیاسی استرالیا پیمود. او نقشی کلیدی در تحولات سیاسی استرالیا ایفا کرد، از جمله درگیریهای درون حزبی و اجرای برخی از مهمترین طرحهای ملی این کشور.
او که فارغالتحصیل رشته حقوق از دانشگاه موناش ملبورن است، فعالیت سیاسی خود را از طریق جنبش اتحادیههای کارگری آغاز کرد. او در اوایل دهه ۲۰۰۰ به عنوان دبیرکل اتحادیه کارگران (Australian Workers› Union) بهسرعت به یکی از مدافعان سرسخت حقوق کارگران تبدیل شد. توانایی او در سازماندهی و رهبری جنبشهای کارگری توجه سیاستمداران ارشد حزب کارگر را جلب کرد و او را بهعنوان چهرهای تأثیرگذار بهویژه در جناح راست حزب معرفی کرد. جناح راست حزب کارگر که بیل شورتن به آن تعلق داشت، بیشتر بر روی سیاستهای اقتصادی میانهرو و حمایت از کسبوکارها تمرکز داشت، در حالی که جناح چپ حزب بر حمایت بیشتر از برنامههای اجتماعی و توزیع برابر ثروت تأکید میکرد.
بیل شورتن از سال ۲۰۰۷، به دنبال پیروزی حزب کارگر به رهبری کوین راد در انتخابات، وارد پارلمان شد و به سمت منشی پارلمان منصوب شد. از دیگر مسئولیتهای او وزارت خدمات مالی و اصلاحات مقررات بود. او سپس در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳، در دولت جولیا گیلارد، به سمت وزیر کار و روابط صنعتی (Minister for Workplace Relations) و همچنین وزیر امور مالی (Minister for Financial Services and Superannuation) منصوب شد. در این دوران، شورتن نقش مهمی در تنظیم قوانین و مقررات کارگری و بهبود شرایط کاری ایفا کرد.
یکی از بزرگترین دستاوردهای بیل شورتن در دوران وزارت و حضورش در سیاست، نقش او در ایجاد و اصلاح طرح ملی بیمه معلولان (National Disability Insurance Scheme – NDIS) بود. این طرح که هدف آن حمایت مالی و اجتماعی از افراد معلول و خانوادههای آنهاست، بهعنوان یکی از مهمترین دستاوردهای اجتماعی استرالیا شناخته میشود. شورتن با هدایت این طرح و تلاش برای اجرایی کردن آن، توانست زندگی بسیاری از افراد معلول را تغییر دهد. طرح NDIS تحت رهبری شورتن و با حمایت گسترده دولت وقت به مرحله اجرا رسید و او بهعنوان یکی از معماران اصلی این سیستم شناخته میشود.
یکی از جنجالیترین دورانهای سیاسی شورتن، درگیریهای درون حزبی حزب کارگر بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ بود. در سال ۲۰۱۰، او نقشی کلیدی در برکناری کوین راد از رهبری حزب و نخستوزیری داشت و به جولیا گیلارد کمک کرد تا به جای او بنشیند. گیلارد بهعنوان نخستین نخستوزیر زن استرالیا در تاریخ این کشور، به لطف حمایت شورتن و جناح راست حزب کارگر توانست قدرت را به دست بگیرد. اما این ماجرا به همینجا ختم نشد. در سال ۲۰۱۳، زمانی که فشارها بر گیلارد افزایش یافت و محبوبیت او کاهش پیدا کرد، شورتن بار دیگر تغییر موضع داد و از بازگشت کوین راد به رهبری حزب حمایت کرد. این تغییر موضع او باعث شد که کوین راد بار دیگر به عنوان رهبر حزب کارگر و نخستوزیر انتخاب شود، هرچند این دوران کوتاه بود و حزب کارگر در انتخابات ۲۰۱۳ شکست خورد.
پس از شکست سنگین حزب کارگر در انتخابات ۲۰۱۳، شورتن بهعنوان رهبر جدید حزب انتخاب شد. او با تکیه بر تجربیات گستردهاش در سیاست و حمایت جناح راست حزب، تلاش کرد حزب را بازسازی کند و به سمت پیروزی در انتخابات ۲۰۱۶ هدایت کند. دوران رهبری شورتن با تمرکز بر مسائلی همچون حقوق کارگران، طرحهای اجتماعی، و بهبود وضعیت اقتصادی طبقات متوسط و پایین همراه بود. او توانست تا حدی شکافها و اختلافات درون حزبی را مدیریت کند و حزب را متحد نگه دارد.
در انتخابات ۲۰۱۶، حزب کارگر تحت رهبری بیل شورتن نتوانست به پیروزی دست یابد و مالکم ترنبول، رهبر حزب لیبرال، همچنان نخستوزیر باقی ماند. اگرچه فاصله حزب کارگر با حزب حاکم کاهش یافت، اما شکست در این انتخابات باعث شد که برخی از اعضای حزب کارگر از ادامه رهبری شورتن انتقاد کنند. با این حال، شورتن توانست موقعیت خود را حفظ کند و همچنان رهبر حزب باقی بماند. یکی از دلایل این موفقیت، توانایی او در مدیریت جناحهای مختلف حزب و اتحاد نسبی آنها بود.
انتخابات ۲۰۱۹ برای بیل شورتن و حزب کارگر یک ضربه سخت بود. بسیاری از تحلیلگران پیشبینی میکردند که حزب کارگر به رهبری شورتن قادر به پیروزی خواهد بود، اما سیاستهای اقتصادی حزب که شامل افزایش مالیات برای ثروتمندان و تغییرات در قوانین بازنشستگی بود، باعث نگرانی بخشهایی از جامعه شد. این سیاستها بهویژه در مناطق روستایی و کمجمعیت باعث واکنش منفی رایدهندگان شد و در نهایت حزب کارگر نتوانست پیروزی مورد انتظار را به دست آورد. پس از این شکست، شورتن از رهبری حزب کنار رفت و آنتونی آلبانیزی جایگزین او شد.
بازنشستگی بیل شورتن از دنیای سیاست تأثیرات عمیقی بر حزب کارگر و انتخابات آینده خواهد داشت. او یکی از مهمترین چهرههای حزب کارگر و سیاست استرالیا بود و حضورش تأثیری مستقیم بر تصمیمگیریها و سیاستهای حزب داشت. از یکسو، خروج او میتواند فرصتی برای نسل جدید رهبران حزب باشد که دیدگاهها و سیاستهای تازهای را به عرصه بیاورند. از سوی دیگر، غیاب او میتواند خلأیی در رهبری و استراتژی حزب کارگر ایجاد کند، بهویژه در آستانه انتخابات حساس آینده.
بیل شورتن با کارنامهای از دستاوردهای مهم، مانند ایجاد NDIS و نقشش در بازسازی حزب کارگر پس از شکستهای پیاپی، برای همیشه در تاریخ سیاسی استرالیا بهعنوان یکی از رهبران تأثیرگذار حزب کارگر باقی خواهد ماند. اما خروج او سوالات زیادی درباره آینده رهبری و استراتژی حزب کارگر به وجود آورده و انتخابات آینده بدون او صحنهای حساس و غیرقابل پیشبینی خواهد بود.



بیان دیدگاه