کشتار هزارهها در دایکندی در تاریخ ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۴، تحت سایه حکومت طالبان بار دیگر به جهانیان یادآوری کرد که هزارهها همواره در معرض تهدید جدی و کشتار سیستماتیک قرار دارند. سلسله کشتارهایی که بهطور هدفمند هزارهها را در افغانستان هدف قرار میدهند، کاملاً با تعریف نسلکشی مطابق کنوانسیون سازمان ملل متحد مطابقت دارد. در واقع، مهم نیست چه کسی در افغانستان قدرت را در دست داشته باشد، هزارهها همچنان با خطر نسلکشی روبرو هستند. این کشتارها نه تنها یک بحران انسانی را به نمایش میگذارند، بلکه ناتوانی جامعه بینالمللی در جلوگیری از چنین فجایعی را نیز آشکار میکنند.
کنوانسیون نسلکشی سازمان ملل، که در سال ۱۹۴۸ تصویب و در سال ۱۹۵۱ اجرایی شد، تعریف روشنی از نسلکشی ارائه میدهد: «تلاش عمدی برای نابودی کامل یا جزئی یک گروه بر اساس ملیت، قومیت، نژاد یا مذهب» بهعنوان جنوساید شناخته میشود. بر اساس این تعریف، جنایاتی که علیه هزارهها در افغانستان رخ داده و میدهد، بدون شک مصداق نسلکشی است. سوال اصلی این است که آیا کشورهای غربی و سایر اعضای جامعه جهانی، بهویژه کشورهای عضو کنوانسیون نسلکشی، وظایف خود را در قبال این بحران انسانی به درستی انجام دادهاند؟
کشورهای غربی، خصوصاً آنهایی که عضو کنوانسیون نسلکشی هستند، مسئولیتهای اخلاقی و حقوقی سنگینی در قبال جلوگیری از وقوع نسلکشی و حمایت از اقوام تحت فشار، مانند هزارهها، دارند. عدم اقدام جدی در این زمینه، بهمعنای نقض آشکار اصول حقوق بشر و بیاعتنایی به ارزشهای جهانی است. این کشورها، با توجه به نقش کلیدی خود در جامعه بینالمللی و عضویت در سازمانهای حقوق بشری، موظفاند کمکهای سیاسی، دیپلماتیک و انسانی به هزارهها و دیگر اقلیتهای تحت ستم ارائه دهند.
در گام نخست، به رسمیت شناختن نسلکشی هزارهها از سوی جامعه بینالمللی گامی مهم و اساسی خواهد بود. این اقدام میتواند زمینهساز تشکیل دادگاههای بینالمللی برای بررسی و محاکمه عاملان کشتار هزارهها شود. همچنین، اعمال تحریمهای هدفمند علیه دولتها یا گروههای دخیل در این جنایات، میتواند بهعنوان ابزاری برای فشار سیاسی و جلوگیری از ادامه این کشتارها عمل کند. علاوه بر فشارهای دیپلماتیک و سیاسی، کشورهای غربی میتوانند اقدامات عملی بیشتری برای حمایت از هزارهها انجام دهند.
اقدامات پیشنهادی برای حمایت از هزارهها:
۱. پذیرش پناهجویان هزاره: کشورهای غربی میتوانند فرآیندهای پذیرش پناهجویان هزاره را تسریع کرده و به آنها امکان مهاجرت امن و قانونی بدهند. بسیاری از هزارهها که در داخل افغانستان تحت فشار هستند یا به کشورهای همسایه مانند پاکستان و ایران پناه بردهاند، در شرایط بسیار دشواری زندگی میکنند و نیاز به حمایت فوری دارند.
۲. حمایت مالی و انسانی از سازمانهای حقوق بشری: کشورهای غربی میتوانند با ارائه حمایتهای مالی و انسانی به سازمانهای حقوق بشری و خیریههای فعال در مناطق جنگزده، به بهبود وضعیت زندگی هزارهها کمک کنند. متأسفانه این کمکها در مناطق هزارهنشین یا اصلاً صورت نمیگیرد، یا بسیار محدود است.
. افزایش آگاهی عمومی و رسانهای: رسانههای بینالمللی، بهویژه در کشورهای غربی، میتوانند با پوشش گستردهتر و دقیقتر کشتار هزارهها، افکار عمومی را نسبت به این بحران انسانی حساستر کنند و فشار بیشتری بر دولتهایشان برای مداخله اعمال کنند. متأسفانه این اقدامات یا بهندرت انجام میشود، یا بسیار محدود است.
مسئولیت کشورهای غربی و جامعه بینالمللی در قبال کشتار هزارهها فقط یک تعهد حقوقی نیست؛ بلکه یک تعهد اخلاقی نیز هست. بیتوجهی به وضعیت هزارهها و عدم اقدام برای جلوگیری از این کشتارها، به معنای مشارکت غیرمستقیم در این جنایات است. اکنون زمان آن است که کشورهای غربی از گفتار به عمل رسیده و برای حمایت جدی از این قومیت مظلوم اقدام کنند، پیش از آنکه فجایعی مانند آنچه در دایکندی رخ داد، دوباره تکرار شود.
آخرین نوشتهها

بیان دیدگاه