3–4 دقیقه

در آستانه دومین سالروز «شهدای کاج» کابل، قرار داریم، هنوز زخم‌های آن حادثه خونین تازه‌اند و قلب‌ها از آن روز تلخ مالامال اندوه و دردمند.

دومین سال است که افغانستان با خاطره تلخ شهادت ده‌ها جوان معصوم در مرکز آموزشی کاج دست و پنجه نرم می‌کند؛ جوانانی که با آرزوی رسیدن به آینده‌ای روشن و پر از امید، به سوی علم و دانش قدم برداشته بودند، اما در میان کتاب‌ها و کلاس‌هایشان، به خاک و خون کشیده شدند.

صبح آن روز، مرکز آموزشی کاج پر بود از دانش‌آموزانی که با کتاب‌ها و دفترهایشان وارد کلاس‌ها می‌شدند، گویی هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد که این مکان، محل وقوع یکی از خونبارترین حملات سال‌های اخیر باشد، هرگز هیچ یکی از قربانیان آن حادثه فکر نمی کردند که امروز آخرین روز زندگی اش باشد و یا آخرین لبخند بر زندگی و تمام رویاهای که غرق در خون شود، آن روز صدای انفجار، فریادها و اشک‌ها، همه و همه در لحظه‌ای کوتاه اما تلخ، امید بسیاری از خانواده‌ها را به یغما برد.

آن روز برای بسیاری از خانواده‌ها، نقطه‌ای تاریک و بی‌پایان در زندگی‌شان شد. مادرانی که فرزندانشان را با هزار امید به مدرسه فرستاده بودند، پدرانی که شب‌ها به خواب دختر و پسرهایشان را می‌دیدند که در آینده‌ای نزدیک، لباس فارغ‌التحصیلی به تن کرده و با لبخندی سرشار از موفقیت به سویشان می‌آیند؛ اما حالا آن رؤیاها در خون فرزندانشان غرق شده است. صدای انفجار نه تنها جوانان کاج را از ما گرفت، بلکه صدای خنده و شادی را از خانواده‌هایشان نیز ربود.

دومین سال است که خاطره آن روز سیاه، بر دل‌های بازماندگان و دوستان و هم‌کلاسی‌های شهدای کاج، سنگینی می‌کند. این‌ها تنها دانش‌آموزان نبودند؛ آن‌ها نماد امید و آرزو برای جامعه‌ای بودند که زیر بار جنگ و خونریزی به دنبال روزنه‌ای برای زندگی بهتر می‌گشت. کاج، نماد مقاومت و ایستادگی در برابر تاریکی و جهل بود، و هر دانش‌آموز آن، بار سنگینی از آینده کشورش را بر دوش داشت. با شهادت این جوانان، گویی بخشی از آینده این سرزمین نیز در خاک و خون فرو رفت.

سالگرد این حادثه غم‌انگیز، نه تنها یادآور درد و رنجی است که از دست دادن این عزیزان به جا گذاشته، بلکه نشانی از بی‌عدالتی‌ است که هنوز بر جامعه افغانستان سایه افکنده است. عدالت برای این شهدا، همچنان در انتظار است؛ انتظاری که هر روز بر طول و عمق آن افزوده می‌شود. خانواده‌ها همچنان در پی پاسخ‌هایی هستند که هیچ‌گاه نیامده، در پی پاسخی به این سؤال که چرا و چگونه جوانانشان باید قربانی بی‌رحمی و خشونت و تعصب شوند؟

در کنار این غم بی‌پایان، اما امید نیز همچنان زنده است. امید به روزی که افغانستان بتواند از زیر سایه سنگین خشونت و ترور رهایی یابد، امید به روزی که دیگر هیچ مادری در این کشور، فرزند خود را در انفجاری بی‌رحمانه از دست ندهد. هر چند غم شهدای کاج بر دل‌ها سنگینی می‌کند، اما یاد و خاطره آن‌ها همچنان به عنوان چراغی روشن در دل و جان مردم افغانستان خواهد ماند.

دومین سالروز شهدای کاج، فرصتی است برای تأمل و بازاندیشی در مورد راهی که جامعه افغانستان در پیش دارد. این سالگرد، یادآور این حقیقت است که هر چند تروریسم تلاش می‌کند تا نور علم و امید را خاموش کند، اما جامعه‌ای که به ارزش‌های انسانی و علمی پایبند است، همواره در برابر تاریکی مقاومت خواهد کرد. این جوانان کاج، با خون خود نهالی از علم و انسانیت را آبیاری کردند، و این نهال با گذشت زمان، به درختی سترگ و مقاوم تبدیل خواهد شد.

هر سال که از این فاجعه می‌گذرد، یاد شهدای کاج پررنگ‌تر و عمیق‌تر در دل‌ها حک می‌شود. آن‌ها تنها قربانیان خشونت نبودند؛ بلکه شهیدانی بودند که با آرزوهای بزرگ، در راه علم و آگاهی جان خود را از دست دادند. خانواده‌ها و دوستانشان همچنان با حسرت و داغ از دست دادن عزیزانشان زندگی می‌کنند، اما آنچه از این شهدا به جا مانده است، یاد و خاطره‌ای است که هیچ‌گاه از بین نخواهد رفت. آنان زنده‌اند، در دل‌ها و در خاطره‌ها.

بیان دیدگاه


آخرین نوشته‌ها