استاد حکیم سلطانی، مردی که با رنج محرومیت و سختیهای بیشمار قد علم کرد، در دیاری که نور دانش به ندرت به آن میرسید، طلایهدار دانایی شد. او در لیسه شهید بلخی غیغانتو مالستان درس خواند و با عزمی راسخ راه خود را از کوچههای تنگ و تاریک فقر به دانشگاه هرات باز کرد. در آنجا، رشته ریاضی را برگزید و با پشتکار و استقامت به تحصیل ادامه داد، تا اینکه با افتخار از دانشگاه فارغالتحصیل شد.

فارغالتحصیلی حکیم سلطانی، نه تنها پایان یک مسیر تحصیلی بود، بلکه آغازی برای رسالت بزرگی شد که او به دوش داشت. استاد حکیم سلطانی، برخلاف سرنوشت سختی که زندگی برایش رقم زده بود، ایمان داشت که تنها راه رهایی از فقر و جهل، آموزش و پرورش است. او به درستی درک کرده بود که جامعهای که به معلم نیاز دارد، نه تنها به فردی برای تدریس، بلکه به قهرمانی برای هدایت نیازمند است.

با این باور، او شغل معلمی را برگزید و زندگی خود را وقف آموزش فرزندان دیارش کرد. او نه تنها معلم بود، بلکه با جان و دل در کلاس درس حاضر میشد، با دستی کتاب و با دستی تباشیر و بر دل سیاه تخته، نور دانایی و زندگی را نقاشی میکرد.
استاد حکیم سلطانی، با فروتنی و تواضع، یکی از نخستین جوانانی بود که از منطقه دورافتاده خود به دانشگاه رسید. او هیچگاه فراموش نکرد که از کجا آمده و همیشه در خدمت مردم خود باقی ماند. او در لیسه شهید بلخی غیغانتو و مرکز آموزشی فولاد در بازار بیوا، آمادگی کانکور تدریس میکرد و دانشآموزان بسیاری را به دانشگاههای کشور فرستاد. در آخرین مسئولیت خود به عنوان مدیر لیسه جمبود مالستان، با تعهد و عشق به کارش ادامه میداد و برای آینده نسل جوان منطقه تلاش میکرد.

اما سرنوشت نامراد، او را بیرحمانه از جامعهای که به او نیاز داشت، گرفت. در یکی از روزهای واپسین بهار، در تاریخ ۷ خرداد ۱۳۹۹، هنگامی که کوههای سرسختی که همیشه شاهد تلاشهای او بودند، ناگهان فرو ریختند. لغزش کوه، نه تنها طبیعت بلکه زندگی چندین خانواده را به تاریکی کشاند. در این حادثه غمانگیز، حکیم سلطانی به همراه برادر بزرگش، حاجی محمدعلی سلطانی، و برادر کوچکش، انجنیر عبدالخالق سلطانی، جان باختند. سه برادر که هر یک با عشق و امید برای آیندهای بهتر میجنگیدند، در یک لحظه به خاموشی فرو رفتند.
مرگ حکیم سلطانی، خانواده و جامعهاش را در سوگ فرو برد. زندگی او، پر از امید و آرزو، در یک لحظه ناتمام ماند. او که همیشه در پی روشن کردن دلهای تاریک بود، با مرگی غمانگیز و ناگهانی، همه را داغدار ساخت. روحش شاد و یادش جاودانه باد.


بیان دیدگاه