در روز هشتم فبروری ۲۰۲۵، تالار شهر اوبورن سیدنی، میزبان فرهنگیان، دانشجویان و اقشار مختلف مردم بود که برای رونمایی از کتاب «حکایت حضور» گرد هم آمده بودند. این کتاب، بازتابی از نیم قرن تلاش، مبارزه و خاطرات عزیزالله شفق، از شخصیتهای برجستهی حزب وحدت و یکی از یاران نزدیک شهید عبدالعلی مزاری است. او که در برهههای حساس تاریخ معاصر افغانستان نقشی کلیدی ایفا کرده، در این اثر، خاطرات و تجربیات خود را با نثری شیوا و صمیمانه به رشتهی تحریر درآورده است.

مراسم با قرائت مقالهای از سوی عبدالله یاوری و تلاوت آیاتی از قرآن کریم توسط قاری قادر علیزاده آغاز شد. فضای مجلس از همان ابتدا رنگ و بوی اندیشه و معنویت به خود گرفت.
نخستین سخنران این محفل، حاجی ضیا مقصودی بود که با سخنان خود به عمق بحثها جان بخشید.

این مراسم به همت انجمنهای هما، صبا، بیدارگران، دای، امام زمان، کاتب و آینده برگزار شده بود و هر یک از این انجمنها در شکلگیری این محفل فرهنگی نقشی ارزشمند ایفا کردند.
گلافروز محمدی، از اعضای انجمن دای، به نمایندگی از انجمنهای برگزارکننده، پشت تریبون قرار گرفت و از اهداف و انگیزههای این نشست سخن گفت.

از دیگر سخنرانان، دکتر علیرضا یونسپور بود که در سخنرانی خود بر نکاتی کلیدی تأکید داشت و ابعاد مختلف موضوع را واکاوی کرد. پس از او، نرگس رسولی پیام نوروز حمیدی، ساکن کانادا، را قرائت کرد که در آن به کتاب حکایت حضور پرداخته شده بود.
در ادامه، علی امیری به بررسی و مقایسهی این اثر با جریان خاطرهنگاری و خاطرهنویسی در صد سال اخیر پرداخت و نقش آن را در ادبیات مستند مورد تحلیل قرار داد. پس از او، حاج حسین رضایت به ایراد سخن پرداخت. وی بیشتر کتاب را بصورت توصیفی معرفی کرد و با بیان نکات ظریف، حال و هوای مجلس را به خود معطوف ساخت.


در بخش پایانی مراسم، نویسندهی کتاب، آقای شفق، ضمن ارائهی توضیحاتی دربارهی روند نگارش خاطراتش، از نقش دوستانش در تشویق و همکاری با او سخن گفت. او همچنین از آغاز نگارش بخش دوم این کتاب خبر داد و از مخاطبان خواست پیش از قضاوت، کتاب را بهدقت مطالعه کنند.
مراسم با سخنان معناگرایانهی او به پایان رسید؛ جملهای که در واپسین لحظات مراسم بیان کرد، که:
«خوشحالم که آغاز راه با مبلغ بوده و پایان راه با امیری.»
«حکایت حضور» که در دو جلد به همت بنیاد تاریخ شفاهی افغانستان منتشر شده، پنجرهای به وقایع و رخدادهای مهمی میگشاید که مسیر زندگی نویسنده و بسیاری از همرزمانش را رقم زده است.

جلد نخست این اثر، از زادگاه و دوران کودکی نویسنده آغاز شده و سپس به مراحل مختلف تعلیم و تربیت او میپردازد. سفر به مناطق گوناگون، ارتباط با مردم، سخنرانی و منبر، ورود به کابل و آغاز فعالیتهای سیاسی، دستگیری در سال ۱۳۵۷ و زندانی شدن در پلچرخی و دهمزنگ، از جمله وقایعی است که در این بخش شرح داده شده است. نویسنده در ادامه، از دوران پس از آزادی، زندگی مخفیانه در کابل و تلاشهایش برای بازسازی جریانهای سیاسی سخن میگوید؛ از تأسیس حزب حسینی، انحلال آن و سپس شکلگیری سازمان نصر، جریانی که در تحولات سیاسی افغانستان نقشی تأثیرگذار داشت.
جلد دوم کتاب، بیشتر بر فعالیتهای سازمان نصر، سفرهای نویسنده به جبهات مختلف و تعاملات او با دیگر گروهها تمرکز دارد. سفر به هزارستان و نقاط مرکزی افغانستان، دیدار با فرماندهان و رهبران جریانات مختلف، مذاکرات با سران حزب پاسداران و روند شکلگیری حزب وحدت، بخشهای مهم این جلد را تشکیل میدهد. نویسنده در ادامه، به ترک هزارستان، عزیمت به مالستان و جاغوری، خروج مخفیانه از کشور و سفر به پاکستان میپردازد. ملاقات با گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی، و دیدار با شخصیتهای سیاسی مقیم پیشاور، از دیگر رویدادهایی است که در این بخش روایت شده است. سرانجام، سفر به تهران، آشنایی با جریانهای فعال آنجا، ازدواج و عزیمت به مشهد برای ماه عسل، آخرین فصول این خاطرات را رقم میزند.
«حکایت حضور» نه تنها روایت زندگی یک شخصیت سیاسی، بلکه آیینهای از فراز و نشیبهای تاریخ معاصر افغانستان است؛ داستانی از مبارزه، ایستادگی و تلاش برای تحقق آرمانهایی که سرنوشت یک نسل را شکل دادند.
فشرده سخنان دکتر علیرضا یونس پور در مراسم رونمایی حکایت حضور
اهمیت خاطرات استاد شفق
خاطرات استاد شفق از این جهت ارزشمند است که با بیشترین جزئیات و حداقل امکانات نگاشته شده است. برخی از روایتها ممکن است با حضور همراهان ایشان در جبهات مختلف تکمیل شوند و برخی دیگر شاید مورد نقد قرار گیرند، چه از سوی کسانی که همراه استاد بودند و چه از سوی افرادی که در جبهات دیگر حضور داشتند. اما آنچه اهمیت دارد، این است که استاد شفق آنچه را خود دیده و تجربه کردهاند، به ثبت رساندهاند. این امر فرصتی مغتنم برای نسل جدید است که این خاطرات را مطالعه کنند. همچنین، امید است که این اثر به انگلیسی ترجمه شود تا در دسترس نسلی قرار گیرد که به زبان فارسی آشنایی ندارند.

خاطرهنویسی در بستر تحولات تاریخی
دورهی تاریخی ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۸ که این کتاب آن را در بر میگیرد، یکی از مهمترین مقاطع تاریخ معاصر است. در این دوران، سازمان ملل در سال ۱۹۴۸ تأسیس شد و بسیاری از نهادهای وابسته به آن شکل گرفتند. پایهگذاری سازمان ملل و نهادینه شدن حقوق بشر، همزمان شد با مبارزات دهههای ۶۰، ۷۰ و ۸۰ در افغانستان. در همین دوره، بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا که مستعمرهی قدرتهای اروپایی بودند، به استقلال دست یافتند. این آزادیها اغلب از طریق جنبشهای مردمی و مبارزاتی مشابه آنچه در افغانستان رخ داد، به دست آمد.
این دوران همچنین مصادف با آغاز و پایان جنگ سرد بود. اگرچه برای جهان، جنگ سرد به معنای رقابت غیرمستقیم بین بلوک شرق و غرب بود، اما مردم افغانستان آن را بهعنوان جنگی واقعی و ویرانگر تجربه کردند. آمریکا در رأس بلوک غرب و اتحاد جماهیر شوروی در رأس بلوک شرق، بهدنبال گسترش نفوذ ایدئولوژیک خود بودند. خاطرات استاد شفق نشان میدهد که ایدئولوژیهای غالب آن زمان—اعم از جنبشهای دانشجویی، ایدئولوژیهای چپ و راست و تأثیر آنها بر جوامع مسلمان—نقشی اساسی در تحولات افغانستان داشتند.
تحلیل جنگ افغانستان و مبارزات مردم
در تحلیل جنگ افغانستان، دو روایت اصلی وجود دارد:
۱. روایت آکادمیک و رسانهای که آن را جنگی نیابتی میان قدرتهای بزرگ میداند.
۲. روایت داخلی که نشان میدهد این جنگ، برخاسته از مبارزات عدالتخواهانهی مردم افغانستان بوده است.
مشکل روایت اول این است که مبارزات مردم افغانستان را بهعنوان حرکتی وابسته به قدرتهای خارجی جلوه میدهد و مردم را فاقد ارادهی مستقل معرفی میکند. اما خاطرات استاد شفق، برخلاف این دیدگاه، بر نقش عوامل داخلی تأکید دارد. ایشان از آغاز فعالیتهای خود در «روحانیت نوین» تا تأسیس سازمان نصر، بر دلایل داخلی مبارزه—از جمله استبداد نظامهای حاکم، ارتجاع دینی و فرهنگی، فقر و ناآگاهی—تمرکز کردهاند. در حالی که بسیاری از تحلیلها جنگ افغانستان را بهعنوان جنگ نیابتی معرفی میکنند، نویسندهی این کتاب نشان میدهد که مردم افغانستان، بهویژه هزارهها، به دلیل ظلم و بیعدالتی دست به مبارزه زدهاند.
سه درس مهم از کتاب
مطالعهی این کتاب سه نکتهی اساسی را به خواننده میآموزد:
۱. لزوم ایجاد و مدیریت امکانات: هیچ تحول اجتماعی، چه کوچک و چه بزرگ، بدون امکانات شکل نمیگیرد. اگرچه مبارزان آن دوران با کمترین امکانات فعالیت میکردند، اما توانستند تأثیرات بزرگی بگذارند. درسی که از این موضوع میتوان گرفت، این است که ما نیز نباید منتظر فراهم شدن امکانات باشیم، بلکه باید خودمان آنها را ایجاد و مدیریت کنیم. این اصل در هر جامعهای، از افغانستان گرفته تا استرالیا، کاربرد دارد.
۲. نقش مردم در مبارزات تاریخی: در افغانستان، مبارزات مردم همیشه علیه ظلم و بیعدالتی بوده است. بهویژه هزارهها که در بدنهی دولت حضور نداشتند، همواره برای احقاق حقوق خود مبارزه کردهاند.
۳. ضرورت مطالعهی چندجانبه و تحلیل عمیق: این کتاب تنها یکی از روایتهای مبارزه است. خوانندگان باید آن را در کنار سایر روایتها مطالعه کنند تا به درک کاملتری از تاریخ برسند. بدون مطالعهی همهی دیدگاهها، تحلیلهای ما ناقص خواهد بود.
ویژگی شخصی استاد شفق
در پایان، یکی از ویژگیهای بارز استاد شفق که او را از بسیاری از رهبران متمایز میکند، این است که در طول ۳۷ سال مبارزه، هرگز از امکاناتی که در اختیار داشت، برای رفاه شخصی یا خانوادگی استفاده نکرد. این ویژگی، او را در کنار چهرههایی چون بابه مزاری قرار میدهد و الگویی برای مبارزان عدالتخواه میسازد.

بیان دیدگاه