2–3 دقیقه

انتخابات اخیر نه‌تنها به حذف پیتر داتون، رهبر ائتلاف محافظه‌کاران از رهبری انجامید، بلکه ضربه‌ای سنگین نیز بر پیکره‌ی حزب سبزها وارد آورد؛ حزبی که هرچند از نظر تعداد کرسی‌ها کوچک بود، اما صدایی بلند در دفاع از مسائل محیط‌زیستی، عدالت اجتماعی، پناهندگان و اقلیت‌های فرهنگی و دینی محسوب می‌شد. 

آدام بنت، رهبر حزب سبزها نیز کرسی خود را از دست داد؛ اتفاقی که نشانه‌ی شکست عمیق‌ این حزب در سطح ملی تلقی می‌شود. حزب سبزها که پیش‌تر چهار کرسی در مجلس نمایندگان در اختیار داشت، در اوایل شمارش آرا دو کرسی را از دست داده بود و اکنون با از دست رفتن کرسی رهبر حزب، حضورش در پارلمان به شکلی بی‌سابقه تضعیف شده است. این شکست تنها یک رویداد حزبی نیست؛ بلکه ضربه‌ای به گفتمان‌هایی است که این حزب نمایندگی می‌کرد. «دفاع از پناهندگان، محیط زیست، چندفرهنگ‌گرایی و حقوق مسلمانان.» ضعف سیاسی سبزها به معنای کمرنگ شدن این صداها در سپهر سیاست رسمی استرالیاست.

از سوی دیگر، حزب کارگر توانست با پیروزی در اغلب کرسی‌ها، قدرت خود را تثبیت کند. داده‌های آماری نشان می‌دهد که در حدود ۸۰ درصد کرسی‌ها، چرخش آرا به سود حزب کارگر بوده است. این در حالی است که تنها در تعداد معدودی از حوزه‌ها، این چرخش در جهت عکس اتفاق افتاده است. این چرخش گسترده، هرچند بیانگر اعتماد عمومی به سیاست‌های حزب کارگر است، اما از سوی دیگر می‌تواند با پیامدهایی همراه باشد. تجربه‌ی گذشته نشان داده است که نمایندگانی که با اختلاف آرای بالا به مجلس راه می‌یابند، گاه با فاصله‌گیری از موکلان خود، پاسخگویی و دسترسی‌پذیری را قربانی اطمینان از موقعیت خود می‌کنند. به بیان دیگر، این چرخش اگرچه ثبات سیاسی برای حزب کارگر به‌همراه دارد، ممکن است در درازمدت به زیان کیفیت دموکراسی نمایندگی تمام شود.

نکته‌ی برجسته دیگر این انتخابات، چرخش قابل توجه افکار عمومی به سمت میانه‌روی بود. حزب کارگر به عنوان حزبی با گرایش چپ میانه، توانست در مقایسه با دو رقیب اصلی خود جایگاه مناسبی کسب کند. این موفقیت را می‌توان در سیاست‌گذاری‌های متعادل و دوری از افراطی‌گری تبیین کرد. ائتلاف لیبرال-نشنال تحت رهبری پیتر داتون به‌طور قابل ملاحظه‌ای به سمت راست افراطی متمایل شده بود؛ چنان‌که در بسیاری از مواضع، مواضعی همسو با حزب راست‌گرای «ملت واحد»، حزب پولن حنسون، اتخاذ کرده بود. در سوی دیگر، حزب سبزها نیز در طی سال‌های گذشته، بخصوص بعد از جنگ اسرائیل و حماس، از اتخاذ مواضع رادیکال چپ‌گرایانه در قبال سیاست خارجی استرالیا ابایی نداشت. در این میان، حزب کارگر با پیروی از رویکردی متوازن و معتدل، توانست اعتماد عمومی را جلب کرده و پیروزی تاریخی به‌دست آورد.

در مجموع می‌توان گفت که انتخابات اخیر نه‌تنها بازتابی از جابه‌جایی قدرت در سطح حزبی است، بلکه نمایانگر تغییراتی عمیق‌تر در جهت‌گیری عمومی رأی‌دهندگان استرالیایی است. تقویت گرایش به میانه‌روی، شکست سیاست‌های افراطی و حذف صداهای حاشیه‌ای، همزمان می‌تواند فرصتی برای ثبات و نیز خطری برای تنوع در نمایندگی سیاسی باشد. دموکراسی استرالیا اکنون در مرحله‌ای قرار دارد که باید مراقب باشد در عین حفظ ثبات سیاسی، میدان را برای صدای اقلیت‌ها و موضوعات غیرجریان‌اصلی باز نگه دارد.

بیان دیدگاه


آخرین نوشته‌ها