مالستان، از ولسوالیهای کهن و بااهمیت در ولایت غزنی، یکی از کانونهای پررنگ فرهنگ هزارهنشین در جغرافیای افغانستان است. در این میان، اثر ارزشمند آقای «عزیرالله علیزاده مالستانی» چون آیینهای روشن، سیمای فرهنگی، اجتماعی و طبیعی این سرزمین را بازمیتاباند. او با کوششی ستودنی، دست به مستندسازی میراثی زده که نسلها در تار و پود آن زیستهاند و اکنون در قاب این کتاب، جانی تازه یافته است.

ساختار و محتوای کتاب
«فرهنگ هزاره در سیمای مالستان» اثر جدید آقای علیزاده مالستانی است که به تازگی اقبال چاپ یافته است، کتاب حاضر در دو بخش اصلی با عنوانهای «مالستانشناسی» و «فرهنگ هزارگی در مالستان» سامان یافته و در قالب چهارده فصل، تصویری جامع و چندلایه از منطقه مالستان ارائه میدهد. این ساختار دوگانه—ترکیبی از جغرافیا و فرهنگ—نمایانگر تلاشی است برای بازسازی بومشناسی فرهنگی یک زیستجهان؛ جایی که مکان و مردم در بستر تاریخ و سنت، خوانش و روایت میشوند.
بخش اول: مالستانشناسی
در بخش نخست، نویسنده به معرفی سیمای طبیعی، جغرافیایی، اجتماعی و انسانی مالستان میپردازد. از شمار جمعیت و طوایف گرفته تا رودخانهها، پوشش گیاهی و جانوری و ساختار تقسیمات محلی، همه با نگاهی دقیق و موشکافانه بررسی شدهاند. این فصلها نهتنها توصیف وضعیت عینی منطقهاند، بلکه پنجرهای به سوی شناخت الگوی زیستی مردمانی هستند که با طبیعت و محیط خویش در پیوندی دیرینه زیستهاند.
نهاد آموزش دینی و سنتی در مالستان
یکی از فصول مهم کتاب به نظام آموزش دینی در مالستان اختصاص دارد؛ جایی که مکاتب، مدارس، علما و معلمان با ذکر نام و نسب معرفی شدهاند. نویسنده با طبقهبندی روحانیون نسلهای مختلف و بازنمایی نظام آموزشی سنتی، از جایگاه رفیع دانش دینی در میان مردم این خطه سخن میگوید. گزارش او از محتوای درسی، آداب طلبگی، ملزومات زیست روزمره طلاب، و سنتهای جمعی همچون حفظ قرآن و خواندن ادعیه، بیانگر انسجام ساختاری و پیوستگی فرهنگی در نظام آموزشی بومی است.
در ادامه، تحول تدریجی آموزش با ورود مکاتب رسمی و معلمان دولتی پس از دهۀ ۱۳۴۰ شمسی تحلیل میشود؛ روندی که نشاندهندۀ عبور آرام از سنت به مدرنیته در بافت آموزشی منطقه است.
بخش دوم: فرهنگ هزارگی در مالستان
بخش دوم کتاب، که به فرهنگ هزارگی در مالستان میپردازد، بیگمان ارزشمندترین بخش آن است. این قسمت با نگاهی مردمنگارانه و با بهرهگیری از جزئیات کمنظیر، تصویری زنده از سبک زندگی، آیینها، باورها، صنایع دستی، غذاها، افسانهها و طنزهای روزمره مردم ترسیم میکند. این اطلاعات، منبعی بیبدیل برای مطالعات مردمشناسی و فرهنگ عامهاند و در عین حال تلاشیاند برای حفظ سنتهایی که در معرض فراموشیاند.
زندگی و باورهای مردم
در فصلهایی همچون «مردمشناسی و شیوه زندگی»، از خانهها، تنورها، انبارها، و روشهای بهرهبرداری از منابع طبیعی سخن رفته است. تحلیلهای نویسنده از این ساختارها فراتر از توصیف صرف است؛ او الگوهای زیستی، اقتصادی و اجتماعی مردم را نیز بهدقت کاویده و معنا کرده است.
تشریح آداب و آیینهایی چون «چلهبُری»، «نذر بیبی»، «عید مرده»، «پای مزاری» و «طالعبینی» حکایت از تلاقی دین، اسطوره و عرف در ذهن و زبان مردم دارد. جایگاه ویژه زنان در این آیینها—از نذر پیش از زایمان تا آلخاتو—نشاندهندۀ نقش فعال و معنادار آنان در بُعد فرهنگی جامعه است.
دانش تجربی و مهارتهای بومی
کتاب به خوبی نشان میدهد که چگونه مردم مالستان با دانش سنتی خود، بدون اتکا به نهادهای مدرن درمانی، به تشخیص و درمان بیماریها میپرداختهاند؛ دانشی که از طریق تجربه، مشاهده و سینهبهسینه منتقل میشده است. همچنین نویسنده با معرفی مشاغل سنتی چون نجاری، زرگری، خیاطی و صنایعدستی زنانه نظیر نخریسی و سفالگری، تصویری کامل از حیات اجتماعی و اقتصادی منطقه ارائه میدهد که تلفیقی از سنت و مدرنیته را بازتاب میدهد.
حافظه فرهنگی و ادبیات عامه
در فصول مرتبط با هنر، ادبیات و موسیقی، کتاب به معرفی شاعران، خوشنویسان، آوازخوانان و سنتهای شفاهی چون غزلخوانی، شاهنامهخوانی و حملهخوانی میپردازد. این فصلها در واقع تبلور حافظۀ فرهنگی جمعی مردماند. بخش طنز، چیستانها و افسانهها، گرچه غیررسمی و عامیانهاند، اما گنجینۀ پنهانی از خلاقیت و حکمت مردمی را به نمایش میگذارند؛ روایاتی که بیش از آنکه در کتابها ثبت شده باشند، در سینه و زبان مردم جاریاند.
کتابی الگو برای مستندسازی محلی
بیتردید این اثر میتواند الگویی برای ثبت و مستندسازی دیگر مناطق افغانستان باشد. در عصری که یکنواختی فرهنگی در سایۀ جهانیشدن پیش میرود، چنین آثار دقیق و بومیمحور، پناهگاهی برای هویتهای محلیاند. نویسنده نشان داده است که مالستان با وجود دورافتادگی و محرومیت، در دل خود از غنایی فرهنگی برخوردار است که سزاوار شناخت و حفظ است.
زبان، اصطلاحات و ارزشهای فرهنگی
یکی از برجستهترین ویژگیهای کتاب، استفاده از اصطلاحات محلی، نامهای خاص و آوانگاری آنهاست. این رویکرد نهتنها موجب صیانت از زبان بومی شده، بلکه اثری پربار برای جامعۀ فارسیزبان افغانستان پدید آورده است. ویراستاری دقیق و آوانگاری علمی اصطلاحات با الفبای بینالمللی، این اثر را به منبعی مهم برای زبانشناسان و فرهنگپژوهان بدل ساخته است.

بیان دیدگاه