در روز سیزدهم سپتامبر ۲۰۲۵، شهر زیبای اوپسالای سویدن میزبان رویدادی بود که فراتر از یک جشنواره موسیقی معنا داشت. چهارمین جشنواره «دمبوره صلصال» با عنوان «موسیقی و مقاومت» برگزار شد؛ عنوانی که بهروشنی اشاره داشت به وضعیت دردناک هنرمندان و موسیقی در افغانستان، جایی که طالبان پس از تسلط دوباره بر کشور در سال ۲۰۲۱، موسیقی را «حرام» اعلام کرده و سازهای بیگناه را به آتش کشیدند.

در سالن مجلل «کنسرت و کنگرس» اوپسالا، بیش از یکهزار تماشاگر ـ افغانهای مهاجر، شهروندان سویدنی و علاقهمندان اروپایی ـ گرد هم آمدند تا شاهد نواختن دمبوره و سازهای دیگر باشند؛ سازی که امروز نهتنها یک ابزار هنری، بلکه نماد مقاومت فرهنگی یک ملت است.

شریف سعیدی، شاعر و دبیر جشنواره، در سخنان افتتاحیه گفت: «هدف ما زنده نگه داشتن این ساز ملی است و نگذاریم این صدا خاموش شود.» این جمله ساده اما پرمعنا، نشان میدهد که دمبوره برای افغانها بویژه هزاره ها فقط یک ساز نیست؛ بلکه بخشی از هویت جمعی است که طالبان میخواهند از ریشه برکنند.

در این جشنواره، ۱۴ هنرمند و گروه موسیقی از کشورهای اروپایی، امریکا و آسترالیا روی صحنه رفتند. در کنار دمبوره نوازان، صدای ویلون، گیتار و آرمونیه نیز فضا را پر کرد و نشان داد که موسیقی افغانستان، هرچند تحت فشار، همچنان قابلیت تعامل و همنشینی با سازهای جهانی را دارد. یکی از لحظات بهیادماندنی، اجرای مری سوفیا، هنرمند فنلاندی–یونانی بود که چند آهنگ هزارگی خواند و شور و شوق خاصی در میان حاضران برانگیخت.

علی رضایی، مدیر اتحادیه صلصال، در سخنرانی خود تأکید کرد: «هنرمندانی که از دست این نظام [طالبان] آواره شدهاند، با ادامه فعالیت هنری در محیط مهاجرت در برابر این سیستم مقاومت کرده، هدف آن را ناکام میگذارند.» این سخن بهخوبی ماهیت «موسیقی و مقاومت» را بازتاب میدهد. طالبان میخواهند جامعهای خاموش بسازند، اما هر اجرای هنری در مهاجرت، خود نوعی مبارزه است؛ مبارزهای که نه با سلاح، بلکه با ساز و آواز صورت میگیرد.
از منظر اجتماعی، این جشنواره دو کارکرد مهم داشت. نخست، ایجاد بستری برای حفظ و انتقال موسیقی اصیل افغانستان در میان نسلهای مهاجر. بسیاری از کودکان و جوانانی که در اروپا و استرالیا رشد میکنند، با چنین برنامههایی میتوانند پیوند خود را با فرهنگ نیاکانشان حفظ کنند. دوم، معرفی موسیقی افغانستان به مخاطبان بینالمللی. وقتی یک هنرمند غیر افغان به زبان هزارگی آواز میخواند یا یک شنونده سویدنی با دمبوره آشنا میشود، این خود گامی بزرگ در جهانیسازی فرهنگی است.
در برابر خاموشی اجباری وطن، جشنواره دمبوره صلصال به پژواکی برای صداهای خاموششده بدل شد. هر تار دمبوره در اوپسالا، اعتراضی بود علیه آتشزدن سازها در کابل و قندهار. هر نغمهای که در سالن اوپسالا طنین انداخت، یادآور این حقیقت بود که موسیقی را میتوان سرکوب کرد، اما نمیتوان ریشهکن ساخت.
افغانستان امروز در داخل مرزهایش شاهد خفقان فرهنگی است، اما در بیرون از مرزها، بهویژه در میان جوامع مهاجر، موسیقی جان تازه میگیرد. هنرمندان تبعیدی با هر اجرا، نشان میدهند که هویت هنری افغانستان زنده است و نخواهد مرد. جشنواره صلصال، تنها یک برنامه تفریحی نبود؛ بلکه صحنهای از مقاومت فرهنگی بود که نشان داد حتی در تبعید هم میتوان سازهای خاموش وطن را دوباره به صدا درآورد.
در پایان میتوان گفت، اگرچه طالبان میکوشند افغانستان را به سکوت بکشانند، اما دمبوره همچنان مینوازد؛ در اوپسالا، در سیدنی، در هامبورگ و هرجایی که افغانها زندگی میکنند. این ساز کهن، امروز پیامآور پایداری است؛ پیامی که بهروشنی میگوید: «موسیقی افغانستان هرگز خاموش نخواهد شد.»

بیان دیدگاه